آخرین اخبار
کد مطلب: 77570
روايت مسلمان آلماني از سلفي‌ها و مسلمانان در اروپا/بزرگ‌ترين آرزويم ديدار با رهبر انقلاب است
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 716


به گزارش  سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس، مستند«ابرها در راهند» آخرين ساخته محمدعلي فارسي است که در جشنواره فجر به نمايش در مي‌آيد. اين مستند که توليد حوزه هنري است، به روايتي متفاوت از آنچه تاکنون درباره اسلام در اروپا عنوان شده مي پردازد که به واسطه تصاوير و روايت آن يکي از بهترين کارهاي جشنواره امسال خواهد بود. اونال‌کايماکجي آلماني ترک تبار که مستند روايتي از فعاليت هاي اوست به ايران آمد و در نشستي در فارس به همراه فارسي در اين باره صحبت کرد که متن آن در پي مي‌آيد:

* مي‌خواستيم اين افتخار نصيب ما شود تا اسم حضرت زهرا را روي مسجد بگذاريم

* فارس: ما شنيديم که آقاي فارسي کاري را انجام مي‌دهند به نام «ابرها در راهند»درباره يک مرکز اسلامي در فرانفکورت و خودشان مي‌گفتند که شخص موسس آن‌جا داستان جالبي دارد، اول از خودتان بگوئيد؟

اونال: عرض کنم که من اونال کاي ماکجي هستم. 40 سال سن و سه فرزند دارم. شغلم وکالت حقوقي است و عضو هيئت مديره مرکز اسلامي حضرت فاطمه(س)فرانکفورت و عضو هيئت مديره جامعه شيعيان آلمان هستم.

* فارس: چرا اسم مرکزتان را به نام حضرت زهرا ناميديد؟

اونال: اسم اين مسجد توسط اولين موسسين اين مرکز انتخاب شده است و تا آن روز هيچ مسجدي در آلمان به اين نام وجود نداشت و ما مي‌خواستيم اين افتخار را داشته باشيم تا نام ايشان را به روي مسجد بگذاريم. من عضو مرکزي هستم که گفتماني بين شيعيان و اهل سنت برقرار مي‌کند. 5 سال پيش شوراي مذاهب را در فرانکفورت راه اندازي کرديم و همه اديان حاضر در اين شهر حاضر شدند.

* نصف جمعيت شمال اروپا را مسلمانان تشکيل داده‌اند

* فارس: الان در آلمان وضعيت مسلمانان چگونه است؟

اونال: اگر به تاريخ اسلام در اروپا نگاه کنيد مي‌بينيد که تفاوت‌هاي جغرافيايي سبب تفاوت در فرهنگ اسلامي کشورها شده است. وقتي به دوران عثماني يعني حوزه ي بالکان و اسپانيا را نگاه کنيد اين تفاوت را حس مي کنيد. کشورهاي بالکان يا بوسني اصالتا مسلمان هستند. ولي من ميخواهم به بحث مسلمانان کارگري که به اروپا مهاجرت کردند و با خود اسلام را آوردند بپردازم. در اين کشورها بازهم تاريخ متفاوت است. وقتي که به کشورهاي حوزه اسکانديناوي نگاه مي‌کنيد چون برخي از اين کشورها سابقه استعمار دارند و تماسهاي بيشتري با کشورهاي اسلامي داشتند و بالعکس برخورد اين کشورها با مسلمانان متفاوت است. اگر شما به کشورهايي مثل فرانسه و انگليس نگاه کنيد ?، اين کشورها نيز مستعمره هاي زيادي در دنيا داشتند. براي همين اين‌ها آشنايي با اسلام و تجربه برخورد با مسلمانان را داشتند. ولي وقتي به آلمان نگاه ميکنيم يک تجربه متفاوتي وجود دارد. گرچه آلمان در جنگ جهاني دوم با عثماني ها متحد و عليه کشورهاي ديگر ميجنگيدند ولي اين ارتباط صرفا ميان دولت ها بود و تجربه ميان آلمان ها و مسلمان ها بعد از جنگ جهاني دوم به هم خورد. آلمان تجربه بيشتري بعد از ورود ترکها به آلمان پيدا کرد. توافقي که بين کشورهاي آلمان و ترکيه بسته شد بخاطر اين بود که آلمانها مي‌خواستند از لحاظ صنعتي و اقتصادي خود را بسازند و صدها هزار کاگر ترک از اين طريق وارد آلمان شدند و اين اتفاق تا دهه 70 ميلادي طول کشيد و ادامه داشت. گرچه هنوز هم اين اتفاق در حال رخ دادن است. باز هم خود جوامعي که در اين کشورها وجود دارند، خود اينها تعيين کننده هستند مثلا در آلمان جمعيت مهاجر ترک زياد است، در فرانسه مراکشي‌ها و تونسي‌ها، آفريقايي‌ها، الجزايري ها و در انگليس پاکستاني‌ها و هندي ها که اين جامعه هاي مسلمان در اين کشورها به لحاظ کيفي و کمي به قدري بزرگ شدند که نمي‌شود آن‌ها را انکار کرد.

وقتي به جمعيت مسلمان ها در کشورهاي مختلف نگاه مي‌کنيد مي‌بينيد که آلمان 5 ميليون مسلمان دارد که با جمعيت 80 ميليوني که اين کشور دارد ميشود حدود 6 درصد. اين جمعيت در فرانسه به 10 درصد افزايش پيدا کند. انگليس حدود 5 ميليون مسلمان دارد. نکته جالبي که وجود دارد اين است که جميعت کشورهاي اروپايي رو به کاهش است و جمعيت مسلمانان رو به رشد است و اين باعث مي‌شود که درصد مسلمانان در اين کشورها بيشتر شود ضمن اينکه ميانگين سن افراد مسلمان در اروپا جوان است.

 

 

 

* مسلماناني که به اروپا سفر کردند روستايي بو* فارس: اين جمعيت رو به افزايش که مي‌گوئيد ناشي از گرايش به اسلام زياد است يا زاد و ولد مسلمانان؟

اونال: هر دو خيلي زياد است، الان آماري که در آلمان وجود دارد ما 100 هزار آلماني الاصل مسلمان داريم، آمار دقيقي که من از آلمان دارم اين است که تا سال 2050 آلمان 20 ميليون از جمعيت فعلي اش را از دست خواهد داد و از 80 ميليون به 60 ميليون خواهد رسيد و اين کاهش دو برابر جمعيت يونان است که اين خيلي نگراني شديد را براي سياست مداران آلماني به وجود آورده است. سياست مداران الماني خيلي نگران فساد و امنيت اجتماعي شهر هستند و زاد و ولد ميان مسلمانان باعث خوشحالي آن‌ها مي‌شود نکته خيلي مهمي که وجود دارد مسلمانان وقتي که به شهرهاي بزرگ مهاجرت کردند و در کشورهاي توسعه يافته اين شهرهاي بزرگ هستند که تعيين ميکنند و شايد مسلمانان اقليت باشند ولي اين اقليت خيلي در جاهاي تاثيرگذاري است در حال حاضر لزوما اين نيست که جايگاه بزرگي دارند ولي پتانسيل رسيدن به جايگاه هاي تاثيرگذار را دارند. چيزهايي که تا الان گفتم خواستم نشان بدهم که مسمانان يک فاکتور بسيار مهم در جامعه اروپايي هستند و اينها به عنوان يک عنصر تاثيرگذار در جامعه اروپا حضور دارند و قابل تغيير نيستند.فاکتورهاي زيادي هم التبه وجود دارد که مسلمانها را تجت فشار قرار ميدهد که نتوانند بالانسي بين کميت و کيفيت حضورشان در اروپا بوجود بياورند.يکي از مشکلات اصلي که در جامعه مسلممانان در اروپا وجود دارد اين است که مسلماناني که به اروپا مهاجرت کردند روستايي بودند و نميتوانستند خيلي تاثيرگذار باشند يعني در طبقه بندي اجتماعي، اينها جزو طبقه پست و پايين محسوب مي‌شوند. البته کشورهايي هم مثل ايران بودند که مهاجرانش جزو دانشجوها بودند و اين باعث مي‌شود که بتوانند موثرتر باشند.مشکل ديگر اين است که مسلمانان ار کشورهاي مختلفي مي آيند و شما يک واکنش واحد در جامعه اروپا نميبينيد. اين جامعه ها و سنت ها باعث مي‌شود که مجموعه ي مسلمانان داراي سخن واحد نباشد.

* در اروپا برخي صرفا بخاطر اينکه آداب و رسوم را فراموش نکنند فرزندان خود را به مسجد مي‌فرستند

* فارس: يعني به غير از رنگ و زبان قرائت مختلفي از اسلام دارند؟

اونال: مسجدهاي متفاوت و امام جماعت ها متفاوت و... هرکدام ساز خودشان را ميزنند، يعني مسلمانان حنفي و ترک هاي مسلمان حنفي يک جا جمع نميشوند و هرکدام مساجد خودشان را دادند، عملکرد مساجد در اروپا با عملکرد مساجد در کشورهايي اسلامي متفاوت است. اگر در کشورهاي اسلامي جنبه مذهبي دارند، در کشورهاي اروپايي جنبه ملي دارند. يعني مرکزي است براي تجمع ايراني هاي يک کشور.برخي ها فرزندان خود را به مسجد ميفرستند نه بخاطر مذهب بخاطر اينکه آداب و رسوم و زبان خودشان را فراموش نکنند.

* فارس: از چه زماني آلماني ها متوجه شدند که مسلمانان فرقه هاي مختلفي دارند و با هم فرق دارند و الان بيشتر از چه چيزي مي‌ترسند؟

اونال: اگر به تاريخچه مهاجرت مسلمانان در دهه 60 نگاه کنيم به آنها نميگفتند مسلمان به آنها ميگفتند ترک ها و عرب ها. ولي بعد از حملات 11 سپتامبر به همان ترک ها ميگفتند مسلمانان ها و اين نگاه ها تغيير کرد. ولي الان در خصوص کساني که آلماني هستند و مسلمان مي‌شوند براي جامعه فرقي نميکنند که مسلمان شده‌اند.

* فارس: يعني عموميت دارد يا فقط از بخشي از اسلام مي‌ترسند؟

اونال: قبلا عموميت داشت ولي الا ن اين در حال تغيير است و الان کلماتي مثل شيعه سني و سلفي ميشنوند و هر کدام از اين گروه ها به صورت مجزا خبرساز است و مخاطبان شروع به پيدا کردن مخاطب ميکنند. مسلمانها طي سالهاي گذشته خودشان هم بين خودشان تفاوت قائل ميشدند ولي الان خوشبختانه ميخواهند براي خودشان اتحاد درست کنند و در مقابل فشارهاي غرب مقابله کنند.

 

 

 

* فارس: اين آرزو است يا واقعا محقق مي‌شود؟

اونال: اتفاقي که در کشورهاي اروپايي افتاد اين بود که هر کسي جامعه خودش را داشت. اين يک قاعده است و رابطه مسلمانان در کشورهاي اروپايي بهتر از کشورهاي حوزه خليج فارس است.

* بخشي از کساني که از آلمان به سوريه اعزام شدند غيرمسلمان بودند

* فارس: معمولا چيزي که از مسلمانان اروپا در ذهنمان است آدم هاي آرامي هستند ولي در بحث سوريه اتفاقي افتاد که يکسري از اروپايي‌ها رفتند و به عنوان تکفيري‌ها آن‌جا جنگيدند و چيزهايي که اصلا ما باورمان نمي‌شد، اين‌ها سازمان دهي شده هستند؟

اونال: اخيرا جلسه‌اي در شوراي شهر فرانکفورت من را دعوت کرده بودند و از شهرهاي ديگر هم حضور داشتند و شوراي شهر فرانکفورت گفته بود که مسلمانان به سوريه مي‌روند و کشته مي‌شوند، بخشي از کساني که از آلمان رفتند اصالتا غير مسلمان بودند.

* سلفي‌ها از طريق اينترنت جوانان را جذب مي‌کنند

* فارس: يعني سوري بودند؟

اونال: مسلمانان سنتي بودند و خيلي مذهبي نبودند، خانواده‌هامي‌آمدند گريه مي‌کردند و مي‌گفتند بچه هاي ما را از سوريه بگردانيد. سلفي ها از طريق اينترنت جوانان را جذب مي‌کنند، وزير کشور آلمان در خواست کمک کرده و من گفتم که اين مسئله مسئله شيعيان نيست و اين براي اهل سنت است که با جامعه شيعيان و علوي ها در سوريه ميجنگند، و اينکه يک عالم در بلژيک کشته شده بود که من بخاطر همين گفتم که ما اصلا امنيت نداريم.درآلمان نه تنها مسئولين بلکه رسانه ها به اين باور رسيدند که شيعيان قرباني هاي اين اقدامات هستند و اين شيعيان نيستند که تندروي مي‌کنند بلکه ديگر جوامع مسلمان هستند. نتها زماني که شما ميبينيد که به شيعيان در حالت بد پرداخته ميشود بحث زماني است که اسرائيل باشد و مي‌گويند که شيعيان مخالفند و با اسرائيل مبارزه مي‌کنند و اين هم بخاطر اين است که اتحادشان با اسرائيل حفظ شود.

* فارس: اين سلفي‌ها را خود اهل سنت آن‌جا قبولشان دارند؟

اونال: در آلمان بين شيعه و سني و سلفي‌ها تفاوت وجود دارد و بايدبگويم که در اين خصوص نسبت به کشورهاي ديگر خوش شانس بودند چون قالب جمعيت مسلماناني که در آلمان هستند ترک‌ها هستند و سلفيت نتوانسته خيلي در آن‌ها رسوخ کند. ولي اين در خصوص کشورهايي که مهاجرين عرب بيشتري دارند بيشتر است و کشورهايي که مهاجر عرب به آن‌ها بيشتر شود اين موضوع بيشتر است.

*فارس: مثل بلژيک که بيشترين معارض سوري را سوريه دارد؟

اونال: آن‌ها به خودشان به شکل مسلمان نگاه مي‌کنند و به بقيه به چشم غيرمسلمان، آن‌ها تندروهاي مسلماني هستند در کشورهاي اروپايي که کمک مي‌کنند تا وجهه اسلام خراب شود.

* تنها راه مبارزه با سلفي‌ها صدور بيانيه علما بر عليه آن‌ها است

* فارس: يعني حمايت سياسي پشت اين‌ها است؟

اونال: چيزي که ما به مسئولين آلماني مي‌گوييم اين است که بخشي از اتفاقات سوريه به رفتار غرب و آلمان ها مربوط است، اسلام هراسي که در غرب وجود دارد جامعه جوان را در غرب تحقير مي‌کند و جوان‌ها هم مي‌خواهند عکس اين موضع را نشان دهند. وقتي سلفي‌ها به اين‌ها مراجعه مي‌کنند و مي‌گويند که اين‌ها کافر هستند بعد اين جوانان به سرعت جذب سيسيتم مي‌شوند چون ميخواهند خودشان رانشان دهند. تنها راهي که مي‌شود با سلفي ها مبارزه کرد از طريق اسلام است و نه با گفت و گوهاي سياسي بلکه رهبران سني بر عليه اين رفتار موضع بگيرند.

* فارس: آقاي فارسي ايده اوليه از کجا شکل گرفت و اصل قصه چطور به ذهن شما رسيد؟

فارسي: ما يک طرح کلي درباره جهان اسلام داشتيم که بيشتر به ديدگاه‌هاي خودمان به عنوان شيعه برمي‌گشت. در حقيقت به دنبال تبيين جايگاه شيعه در کشورهاي اروپايي بوديم. در فرانکقورت متوجه شديم يک گروه از شيعيان، بدون کمک از هيچ دولت خارجي در حال ساخت بزرگترين مرکز اسلامي در شهر هستند. وقتي به اين دوستان نزديک شديم با کمال تعجب ديديم در ميان بانيان ساخت اين مرکز هيچ شخصيت يا آدمهاي صاحب سرمايه وجود نداره. برامون جالب بود که بدانيم اينها با چه انگيزه اي دست به چنين کار پر دردسر و پر هزينه اي زدند؟ وقتي به گروهشان نزديک شديم دانستيم تا قبل از ماجراي يارده سپتامبر غايت آرزويشان ساخت يک مسجد کوچک بوده . ولي بعد از خادثه ي يازده سپتامبر به کلي جهان اسلم دچار تحول حدي شد. بر همين اساس ايده ها آرزوها ?و خواست مسلمانان هم متناسب با شرايط چديد به کلي تغيير مکنه . اينکه اين دوستان چگونه و طي چه خوادثي به سمت ساخت يک مرکز بزرگ اسلامي کشيده مي شوند تبديل به سوِه اصلي ساخت فيلم ما مي شود. من جزئيات اين موضوع را نميگويم چون قصه سوژه لو ميرود.

 

 

 

* فارسي: اروپا چه بخواهد چه نخواهد اسلام حضور دارد* فارس: کجاي قصه آقاي کاي ماکجي براي شما جذاب بود که باعث شد دنبال کنيد؟

فارسي: اينکه اعتقاداتش از مليتش بود شايد يک زماني مي‌خواست در آن‌جا عقبه خود را به عنوان يک ترک حفظ کند اما بعد از 11 سپتامبر براي خيلي از مسلمانها خصوصا شيعه ها اين ماجراي تعلقات مليشان به تعلقات مذهبي تبديل ميشود به همين جهت به اين سمت رفتند تا مرکزي بسازند بتواند از اسلام واقعي دفاع کند حرف اين دوستان اين است که اروپا چه بخواهد چه نخواهد اسلام در کشورشان حضور دارد و راهي جز سازش با اسلام ندارند و بهترين راهش اين است که با يک اسلام معتدل کنار بيايند.

* سياستمداران اروپايي در حال پررنگ کردن سلفي‌ها هستند

* فارس: يعني در مستند شما به تمايز بين اسلام معتدل و اسلام افراطي هم پرداخته مي‌شود؟

فارسي: همانطور که در صحبتهاي اونال هم بود ، تا قبل از ماجراي يازده سپتامبر ، در نگاه جامعه آلماني فقط مليت مهاجرين محل مناقشه بود . ولي بعد از آن ، اسلام مهاجرين تبديل به بحث اول شد . براي المانيها هيچ فرقي بين مذاهب و فرقه هاي مختلف اسلامي وجود نداشت . اين هم به عدم شناختشان از اسلام بر ميگشت . چندين سال زمان برد تا آلمانيها متوجه شوند که مثلا فرقه ي سلفي تکفيري اصولا ربطي به حقيت دين اسلام ندارد .در روزها و ماههاي اول بعد از يازده سپتامبر ?، اغلب مردم در اروپا ، بويِژه در آلمان، مردم همه ي مسلمانان در سراسر گيتي را يک بن لادن مي ديدند. ملي الآن تقريبا همگان متوجه اي تفاوتها شده اند. بعد از شناخت کامل نسبت به مذاهب و نحله هاي مختلف بود که با آغوش باز پذيراي ساخت يک مرکز بزرگ شيعي در فرانکفورت شدند.   فيلم هم همين را مي‌گويد.‍

* فارس: قبل از اين کار شناختي از سينماي ايران داشتيد؟

اونال: بله، من سال‌ها است که سينماي ايران را دنبال ميکنم البته فقط اين نيست که من به عنوان يک شيعه اين را دنبال ميکنم بلکه در تمام اروپا سينماي ايرا ن معروف است و جايزه ميگريد ولي متاسفانه اين فيلم ها در ايرا ن نمايش داده نمي‌شود.

* فارس: اخيرا چه فيلمي از سينماي ايران را ديده ايد؟

اونال: بچه هاي آسمان مجيد مجيدي.

* بزرگترين آرزوي زندگي‌ام ديدار با رهبر انقلاب است

* فارس:‌ ما شنيديم که با تعداي از مراجع داخل و خارج ايران ارتباط داريد، اين موضوع چقدر معتبر است؟

اونال: نمي‌شود بگويم که رابطه خيلي خوبي وجود دارد ولي اميدوارم که اين رابطه خوب بوجود بيايد و ما دستشان را ببوسيم، در ايران با وکيل آيت الله سيستاني و نماينده رهبري در آلمان به من اجازه داد که وجوه خمس را دريافت کنم،‌يکي از خيرات ساخت اين مسجد اين بود که با تعداد زيادي از علما ديدار داشته باشم و براي کلنگ زني اين مسجدنماينده رهبر در آلمان هم آمدند.

* فارس: هزينه هاي ساخت اين مسجد را از کجا فراهم کرديد؟

* اونال: ساخت مسجد 6 ميليون يورو هزينه دارد که 4 ميليون ان پرداخت شده و بخشي هم از حمايت هاي مالي افراد ثروتمند بوده و بخشي هم از وجوهات تامين شده است، علماي ما که درآلمان هستند ارتباط قوي با مراجع دارند.

درباره ديدار با رهبر انقلاب هم بايد بگويم که اين مساله براي من يک روياست. ما مقلد رهبر هستيم. البته رهبر زمانشان محدود است و شايد امکانش نباشد که ما را با اين طرح و برنامه هاي کوچک بپذيرند چراکه رهبر بايد تمام زمانشان را صرف مشکلات شيعيان کنند.

* فارس: از رهبري کمک مي‌خواهيد يا صرفا ديدار با ايشان را؟

کاي ماکجي: اين براي من بيشتر به يک آرزوي دور شبيه است تا واقعيت. بزرگترين آرزوي من در زندگي ديدن ايشان از نزديک است.

* فارس: فکر مي‌کنيد چقدر ارتباط حلقه مستندهاي آقاي فارسي با خارج ار کشور برقرار شود، شايد حرفهايي که شما ميخواهيد درباره مسلمان آنجا گفته شود فيلمساز آن طرف نتواند، چقدر خودتان دنبال نوع کاري که ميخواهيد انجام دهيد رفتيد؟

اونال: اتفاقي که افتاد اين بود که چطور کسي که خارج از يک کشور تصوير درستي از آن جامعه بيروني منتقل کند، مهدي فارسي کار را عمقي انجام داد و قبل از تصويربرداري با آدمهاي زيادي صحبت کرده و بعضي اوقات شرايط مسلمانان را از انهايي که انجا زندگي مي‌کنند بهتر ميدانست.

* فارس: دقيقا از ايران چه توقعي داريد؟

اونال: وقتي که اين پروژه را شروع کرديم مي‌داسنتيم که توان کافي براي اتمام اين مجموعه را نداريم ولي وجود يک ايران به ما اميد ميداد که اگر مشکل پيدا کرديم ايراني است که به نمايندگي مراجع مراجعه کنيم و انها راه حلي جلوي راه ما بگذارند و نفس اينکه ايران است به ما اميد مي‌داد، اينکه ما در يک کشور غني اروپايي هستيم به اين معني نيست که وضعيت مالي ما از افراد ايران بهتر است اولويت ما اين است که سعي کنيم که با هزينه شخصي اين پروژه را تمام کنيم ولي اگر نشد سعي ميکنيم از افراد ديگر کمک بگيريم.

* اميدوارم بتوانيم در آلمان جهره خوبي از ايران به تصوير بکشيم

* فارس: وقتي مي‌خواهيد ايران را تعريف کنيد از ايران چه مي‌گوييد؟

اونال: اينکه شما مي‌گوييد که به عنوان آلماني ايران را چطور تعريف مي‌کنيد، تصور آلمان‌ها از ايران تصور خوبي نيست، من سعي مي‌کنم واقعيت را از ايران بگويم چون ايران مرکز تشيع در جهان است، وقتي مي‌فهمند من شيعه هستم مي‌گويند که تو ايراني هستي؟ يعني شيعه را با ايراني بودنش مي‌شناسند. رويا و آرزوي من اين است که در اين ساختماني که در حال ساخت است با کمک مراجع کارهاي فرهنگي انجام دهيم و بتوانيم چهره خوبي از ايران را به تصوير بکشيم.

انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس